سلام عزیز دلم خوبی خسته کارهات نباشی چند روز دیگه تموم میشه خستگی ات بیرون
میشه امشب که برنامه ات رو نتونستم ببینم چون از ساعت 2 ظهر که رفتم بیمارستان
پیش بابای عزیزم تو بخش سی سی یو بود تا ساعت 9 شب اونجا بودم
با خواهرم با پارتی بازی عمه ام که کارمند دانشگاه علوم پزشکی است
چون دختر دایی همسرخواهرم معتقد نبود و می گفت احتیاجی به
شما نیست می گفت هماهنگی رو انجام دادم شب ها هم نمیخواد
کسی باشه ولی ما دلمون نمیامد تنهاش بذاریم طفلی بابام انقدر
دوستش دارم که نگو الهی واسش بمیرم که مریض شده آخه بابام
اهل هیچ نوع دودی نیست و نه مشروبات الکی و 30 ساله داره
هر روز ورزش میکنه هیچ علائمی نداشت اگه کوه نمیرفت متوجه
نمیشدند وای خدا هیچ کس رو مریض نکنه خیلی سخته ولی خدارو شکر
پرستارها ی خوب و خوش اخلاقی بودند و بابام هم که دست از شوخی
خنده یک لحظه بر نمیداره امروز قرار بود از سی سی یو به بخش منتقل
بشن ولی آقای سرپرستار گفت باشه تا سه شنبه تو سی سی یو تا بهتر
مراقبت بشن تا سه شنبه دوباره آنژیو پلاسی بشه یک رگ دیگه باز نشده
هممون به فکر افتادیم بعد اینکه بابام مرخص بشه به سلامتی ما هم بریم
تست ورزش بدیم باز هم خدا روشکر دیگه احتیاج به عمل قلب باز نیست
انقدر نذر و نیاز کردم که نگو یک دور قرآن و 2000 صلوات امام زمان
و برای ده نفر از کودکان کار لباس بخرم و تعدادی عروسک محک بخرم یک
سفره حضرت ابوالفضل این نذرهایم منه خدا رو صد هزار مرتبه شکر این
روزها خیلی خسته ام ولی باید قوی باشم مامانم قربونش برم که خیلی
از نظر روحی و جسمی خسته است دیگه ما نمیزاریم شب بیمارستان برند
خواهرم از همه بیشتر اذیت شده خدا خیرش بده داداشم که دیشب رفته
امروز پس افتاده دیشب به یک مریض که پاهاش قطع بوده کمک کرده
دیگه از صبح دکتر و دارو از نظر عصبی فشار روش اومده تنگی نفس
گرفته شوهر خواهر هم طفلی امروز دادگاه شهرهای اطراف مشهد
داره مجبور شده بره کلا مردی خانواده خیلی روحیه قوی ندارند
من و خواهرم که امروز باهم بودیم کلی به بابام روحیه دادیم سر
به سرش گذاشتیم خندیدم باهاش ولی دیگه از بیمارستان که میآیم
می شینیم گریه می کنیم باز هم رو دلداری میدیم باز به خونه که میرسیم
خیلی همه چی رو طبیعی میکنیم خیلی شرایط سختی هست خدا واسه
هیچکس نیاره بابای من هم که اصلا آروم و قرار یکجا نداره میگه من رو
الکی آوردن دیگه خلاصه حالم دگرگون است باز میان تو بیمارستان عیادت
بدتره تو خونه وقتی بیاد به سلامتی خیلی راحت تره آدم راستی تو کمردردت
خوب شد خیلی مواظب خودت باش عزیز دلم جدی بگیر این مسئله رو
تو کارت هم استرس نداشته باش و پرخوری هم ممنوع چون دکتر گفته
یکی از مسائلی که گرفتگی رگ بوجود میاد یکی از علل مهم
است مواظب باش عشق من که تو مریض نشی که تحمل ندارم دیگه
:: برچسبها:
دلنوشته لحظه قرار عاشقی,